ارزیابی این باوری از منظر استدلال های فیلسوفان تحلیلی معاصر در دفاع از این بودگی (مقاله پژوهشی حوزه)
درجه علمی: علمی-پژوهشی (حوزوی)
آرشیو
چکیده
برخی از فیلسوفان تحلیلی معاصر استدلال هایی برای اثبات این بودگی در موجودات ارائه کرده اند که می توان آن ها را به دو دسته کلی تقسیم کرد. دسته نخست، استدلال های موسوم به تصورپذیری و دسته دوم استدلال های مشهور به پارادوکس چیزم است. تمام این استدلال ها به دنبال اثبات ویژگی ای غیر کیفی در اشیا یا هر یک از جهان های ممکن هستند که این ویژگی می تواند به نحوی منحصر به فرد آن شیء یا جهان ممکن را از دیگر اشیا یا جهان های ممکن متمایز سازد. این ویژگیِ غیرکیفیِ خاص، همان این بودگی است. در این مقاله ضمن بررسی هر دو دسته از استدلال هایی که تاکنون برای این باوری ارائه شده، نقد هایی را که بر این استدلال ها وارد است، بررسی کرده و به این نتیجه رسیده ایم که هیچ یک از آن ها از منظر مخالفت با این باوری خدشه ناپذیر نیست. از سوی دیگر، با بیان تبعات و چالش هایی که مخالف این باوری با آن مواجه است به این ارزیابی کلی دست یافته ایم که این باوری ورای غیرقابل قبول بودن و یا دست کم قابل مناقشه بودن تمام استدلال هایش، ایده ای قابل پذیرش است؛ زیرا حتی با صرف نظر از چالش هایی که مخالفان این باوری با آن مواجه هستند، این باوری برای فهم تمایزات موجودات از یکدیگر تبیینی قابل قبول تر از ضداین باوری به نظر می رسد.Evaluation of Haecceitism from the Viewpoint of the Contemporary Analytical Philosophers’ Arguments in Defense of Haecceity
Contemporary analytical philosophers have provided arguments to prove haecceity in beings. These arguments can be divided into two general categories. The first category is called conceivability arguments and the second category is the arguments known as the Chisholm’s paradox. All these arguments seek to prove a non-qualitative feature in objects or any of the possible worlds, which can exclusively distinguish that object or possible world from other objects or possible worlds. This special non-qualitative feature is specific to haecceity. This article while touching upon both categories of arguments that have been presented so far for haecceitism, has examined the critiques offered on these arguments and came to the conclusion that none of these arguments are inviolable from the perspective of opposition to haecceitism. On the other hand, by stating the consequences and challenges encountered by the opponents of haecceitism, it has generally assessed that haecceitism is an acceptable idea despite the fact that all its arguments are unacceptable or at least debatable; because, even irrespective of the challenges faced by the opponents of haecceitism, it seems to be a more acceptable explanation for understanding the distinctions of beings from one another.