آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۳

چکیده

این نوشتار به بررّسی نظریه ی جواز حدّاقلی ترجمه ی قرآن کریم، از دیدگاه فریقین پرداخته است. شیعیان بر جواز ترجمه ی قرآن اتّفاق نظر دارند. آنچه از ادلّه ی اهل سنّت برداشت می شود، عدم جواز ترجمه ی قرآن است. در این پژوهش که با استفاده از منابع کتابخانه ای و به روش تحلیلی-توصیفی نوشته شده است، ضمن تبیین حقیقت فتوای رشید رضا مبنی بر عدم جواز ترجمه قرآن و کشف تاثیر شرایط و زمان بر این فتوا ، به دلایل و مؤیّداتی دیگر بر جواز ترجمه ی قرآن کریم از سوی اهل سنّت رسیده ایم. همچون؛ اقدام رشید رضا به همراه گروهی از علماء مصر بر ترجمه ی قرآن، فتوای علمای دانشگاه ألأزهر مصر بر جواز ترجمه ی قرآن، نظریه ی تفصیلی جواز و عدم جواز ترجمه ی قرآن و بیان جناب زرکشی مبنی بر ضرورت ترجمه ی قرآن در بعضی موارد. آنچه اکثر اهل سنّت را بر این داشته تا با جواز ترجمه ی قرآن مخالفت کنند، خلط میان امکان وجواز ترجمه ی قرآن است. پس چنانچه منظور از ترجمه ی قرآن را ترجمه ی حقیقی و بصورت آیینه ی تمام نمای قرآن بگیریم، شیعه هم قائل به چنین ترجمه ای نبوده ونظرش با مخالفینِ عدم امکان ترجمه (اهل سنّت) یکسان می باشد. امّا ترجمه ی حدّاقلی، که براساس ضوابط باشد، مسأله ای است که عقل جواز امکانش را ثابت می کند و نقل حکم به جواز شرعی آن می دهد.

تبلیغات