هدف پژوهش حاضر بررسی الگوی استقرار مدیریت دانش در سازمان آموزش و پرورش است. رویکرد پژوهش حاضر کیفی و روش آن مرور سیستماتیک براساس مدل رایت و همکاران(2007) است. جامعه پژوهش، متشکل از 218 مقاله درباره مدیریت دانش در سازمان های آموزشی است که بین سال های 2016 تا 2022 میلادی و 1392 تا 1401 شمسی در مجلات علمی معتبر ارائه شده اند. نمونه پژوهش شامل32 مقاله است که به صورت هدفمند جمع آوری و براساس پایش موضوعی داده ها انتخاب شده اند. داده های پژوهش از تحلیل کیفی اسناد مورد مطالعه، گردآوری شده اند. بر اساس تجزیه و تحلیل داده ها، شایستگی های مشاوران در 4 بُعد و 17 عامل طبقه بندی شدند. این ابعاد شامل بُعد رفتاری(مشتمل بر ویژگی مهارت های ادراکی، سواد رسانه ای، مدیریت دانش، انگیزش و تعهد)، بُعد سازمانی(مشتمل بر عوامل؛ استراتژی مدیریت دانش سازمانی، رویکرد مدیریت منابع انسانی، کارراهه شغلی،راهبردهای مدیریت دانش پداگوژیک، رویکرد مدیریت سازمانی، منتورینگ و فرهنگ سازمانی )، بُعد فرهنگی – اجتماعی (مشتمل بر ویژگی هایی چون نگرش فرهنگی- اجتماعی و سرمایه اجتماعی) و بُعد زمینه ای (مشتمل بر عوامل؛ فراهم کردن زیرساخت و پشتیبانی) می باشد. با توجه به نتایج جهت استقرار مدیریت دانش در سازمان باید تمام زمینه های فردی، سازمانی، اجتماعی در نظر گرفته شود و این مهم نیازمند تلاسی فراسازمانی است.