در این نوشته، نویسنده با مروری بر اندیشه حاکم بر نظام دانشگاهی ایران از بدو تأسیس و نیز ارجاع به تفکری که در جهان پس از جنگ دوم جهانی کارکرد دانشگاهها را تعیین میکند از این نظریه دفاع میکند که دانشگاه مسئولیتی اساسی در زمینه ایجاد تعادل میان حفظ هویت فرهنگی و تجدد به عهده دارد و باید با آگاهی و بدون هیچگونه پیشداوری مسئله برخورد فرهنگها و لزوم توسعه اقتصادی را مطرح کند.