سواد رسانه ای از منظر قیم مآبی آزادی خواهانه
آرشیو
چکیده
این ایده که هیجانات و عناصر غیرعقلانی آفت جریان صحیح تفکر و تصمیم گیری انسان هستند، از یونان باستان حتی تا عصر روشنگری کشیده شد. اما امروزه ایده آمیختگی فرایندهای عقلانی و فرایندهای غیرعقلانی (هیجانی و گرایشی) جای آن را گرفته است. امروزه سخن از پاک سازی جریان تفکر از عناصر غیرعقلانی نیست، بلکه سخن از شناسایی این عناصر غیرعقلانی و استفاده از آنها برای مدیریت جریان تفکر است. ایده «قیم مآبی آزادی خواهانه» به دنبال معماری انتخاب مردم، بدون محدود کردن گزینه های آنها است. در نوشتار حاضر، در پی پاسخ به این سؤال بودیم که «رسانه ها چگونه می توانند با بهره گیری از مؤلفه های ناهشیار تفکر، فرایند تصمیم گیری مخاطبان را کنترل کنند؟». بدین منظور، پاره ای از عناصر غیرعقلانی و سوگیری های ذهن را بر اساس مطالعات تجربی معرفی کرده و آنگاه به شیوه بهره برداری از آنها توسط اصحاب رسانه اشاره کرده ایم. هدف نوشتار حاضر، معرفی حوزه ای از سواد رسانه ای است که به شگرد رسانه ها در معماری انتخاب مردم می پردازد؛ شگردهایی که در ضمن هدایت انتخاب های مردم، احساس آزادی را از آنها نگیرند. رسانه ها از سوگیری ذهن افراد همچون اثر لنگری، تمایل به سازگاری شناختی، دیدن آرزومندانه و فشار هنجارهای اجتماعی برای مدیریت انتخاب های آنها استفاده می کنند. آنها با تصویرسازی، حسن تعبیرها، استفاده از کودکان برای فشار به والدین و شگردهای دیگر، مخاطبان را به رفتار و تفکر مدنظر خود سوق می دهد.Media literacy from the perspective of a Libertarian Paternalism
The idea that emotions and irrational elements plague the correct flow of human thought and decision-making originated in ancient Greece even into the Enlightenment. But today the idea of a fusion of rational processes and irrational processes (emotional and tendency) has replaced it. Today we are not talking about purifying the flow of thought from irrational elements, but about identifying these irrational elements and using them to manage the flow of thought. The idea of a "libertarian paternalism" follows the architecture of people's choice, without limiting their options. In this article, we sought to answer the question, "How can the media control the audience's decision-making process by utilizing the unconscious components of thinking?". To this end, we have introduced some of the irrational elements and biases of the mind, based on empirical studies, and then we have pointed out how they are exploited by the media. The purpose of this article is to introduce a field of media literacy that deals with media tricks in the architecture of people's choice; Tricks that do not deprive people of a sense of freedom while guiding their choices. The media uses the bias of the individual mind, such as the effect of anchorage, the tendency to cognitive consistence, the desirably seeing, and the pressure of social norms to manage their choices. They lead the audience to their intended behavior and thinking through imagery, good construe, the use of children to pressure parents, and other tricks.