آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۳

چکیده

از جمله دست افزارهای پژوهشگر حوزه ادبیات در تحلیل یک متن، نقدِ بلاغی و نقدِ جامعه شناسی است. حال، اگر بتوان میان این دو نوع نقد ارتباطی روشمند و هدفمند برقرار کرد، مرز باریک میان جامعه شناسی ادبیات و نقدِ جامعه شناسی مشخص تر، پویایی و سیالیت دست افزارها تقویت و توانمندیِ خالقِ متن و ظرفیت-های اثرش، بیش از پیش، شناخته می شود. پرسش بنیادین این پژوهش را می توان چنین طرح نمود که ارتباط میان نقد بلاغی و نقد جامعه شناسی در انجام پژوهش-های ادبی تا چه میزان قابل اعتنا و بررسی است؟ و اساساً چگونه می توان از این رهگذار به سیالیت و پویایی نقد رسید؟ در این پژوهش کوشیده ایم به روش تلفیقی (بنیادی و کاربردی با محوریت کیفی و کمّی) و با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای، در سه داستان کم تر خوانده شده غلامحسین ساعدی (داستان های مرغ انجیر، پیگمالیون و صداخونه)، مرز میان جامعه شناسی ادبیات و نقد جامعه شناسی را در مقام عمل، مشخص کنیم و ارتباطی روشمند میان نقد بلاغی (دانش معانی، بیان و بدیع) و نقد جامعه شناسی(کنش پیر بوردیویی) برقرار کنیم. در مجموع، دستاوردهای پژوهش نشان می دهد: 1. به کمک دانش بلاغت می توان به عادت-واره افراد، سرمایه و موقعیت ایشان در میدان فضای اجتماعی پی برد. 2. به محض تغییر در سرمایه و موقعیت افراد در میدان، در بخش بلاغی نیز، تغییراتی هدفمند صورت می گیرد. 3. توجّه به این مسأله، متن داستان را صرفاً در لایه ادبیت متن بررسی نمی کند، بُعد کاربردی بودن و پویاییِ این ادبیت را هم تبیین و تحلیل می-کند. 4. بیش از پیش می توان به توانمندی های نویسنده ای چون غلامحسین ساعدی پی برد که هوشمندانه و جمله به جمله، مترصّد اوضاع است و جملات را به فراخور جریان روایت، رنگ و لعابی بلاغی می بخشد و با این تغییر، ویژگی های جامعه شناسانه متن هم دچار تغییر می شود. می توان گفت که این مقاله، درآمدی بر پژوهش های نوین حوزه ادبی است و پرتوی میان پرتوهای گوناگون.

Rhetorical-action (Bourdieusian) reading of Morgh-e-Anjir, pygmalion and Seda-Khone by GholamHossein Sa’edi

The rhetorical and sociological criticism are two writing tools available to literature researchers. If we can provide a methodological and purposeful relationship between these two types of criticism, the narrow boundary between sociology of literature and sociological criticism becomes more clear. Meanwhile the dynamism and fluidity of writing tools are strengthened and the capabilities of author and the capacities of his/her writing are more tangibly discovered. The main question of current research is how relevant and discussable the relationship between rhetorical and sociological criticism in literary research is. And essentially how can we can achieve the dynamism and fluidity of critique through this path. In the current study, we tried to apply mixed method (basic and applied researches with quantitative and qualitative focuses) coupled with library research on three less-known stories of Gholamhossein Saa’edi (Morgh-e-Anjir, Pygmalion and Seda-Khone), to identify the boundary between sociology of literature and sociological criticism in a practical manner. In addition, a methodological relationship is created between rhetorical (knowledge semantics, expression and prosody) and sociological criticism (Pierre Bourdieu’s action). Overall, Research findings indicate that 1)Using the knowledge of rhetoric, one can understand the habits of people, their cultural capital and position in social space, 2) As soon as there are changes in the cultural capital and position of individuals, purposeful changes take place in their rhetoric. 3) With regard to this, not only the literariness of the story is examined, but also the functionality and dynamics of literariness are explained 4) It is also possible to figure out the abilities of a writer like GholamHossein Saa’edi who delicately writes and gives a rhetorical color to sentences. This research could be an introduction to new research in literature.

تبلیغات