با رشد تکنولوژی و سلطه ی شبکه های اجتماعی، مرزهای جغرافیایی آن چنان رنگ باخته که ساکنان کُره ی خاکی به مثابه ی شهروندان دهکده ای کوچک تعریف می شوند. در این سپهر جدید، ادیان اما همچنان از عناصر بنیادین و به جای مانده از سنّت، تنیده در تاروپود اجتماعات بشری به شمار می آیند. در این میان جامعه شناسان دو مفهوم تساهل و تسامح را وام گرفته از پایه های مشترک ادیان و اندیشه ی غرب دانسته و برآنند که زیست اجتماعی بدون آن ها ممکن نخواهد بود. جان لاک به عنوان یکی از اصلی ترین نظریه پردازان اندیشه تساهل در غرب، تساهل را ویژگی کسانی می داند که رسالت ادیان را به نیکی درک و فهم کرده اند و هر آنچه را که مغایر با این رسالت باشد، خلاف دین داری صحیح تلقی می کنند. اما از منظر قرآن کریم، محتوای رسالت پیامبر اسلام$، مبتنی بر رحمت و مخاطبان این محتوا، همه ی جهانیان اند. تساهل در اندیشه ی اسلامی مبتنی بر قرآن در قالب مِهرورزی نسبت به ساکنان زمین، هم شناسی، گفتگو، هم گرایی و همکاری با دگراندیشان، نیک خویی و مدارا با آن ها خود را می نمایاند. این پژوهش با تطبیق تعاریف و کارکردهای دو مفهوم مشترک تساهل و تسامح در اندیشه ی جان لاک و اندیشه اسلامی مبتنی بر قرآن به تبیین این موضوع پرداخته است.