مقاله پیش رو به دنبال بررسی فطرت انسان به عنوان ویژگی بنیادین در موضوع انسان شناسی از منظر مکتب اسلام و اندیشمند معاصر، حکیم آیت الله شاه آبادی، مشهور به فیلسوف فطرت، با روشی توصیفی، نقلی و تفسیری می باشد. پژوهش حاضر حاکی از آنست که ریشه ی بسیاری از بحران های معرفتی، اخلاقی و مادی گرایی در طول تاریخ حیات بشری، ناشی از بحران هویت است، که آن نیز بدلیل عدم شناخت انسان از خود اصیل و واقعی اش می باشد. لذا یکی از اساسی ترین راهکارها برای رفع بحران مذکور، شناخت بنیادین و همه جانبه انسان با ویژگی های تکوینی خویش است. یافته های این پژوهش نشان می دهد، انسان پیچیده ترین و عالی ترین مخلوق خداوند است و دارای شخصیت مرکّب از دو ویژگی وهدف تکوینی مُلکی (حیوانی) و مَلکوتی (فراحیوانی) است. ویژگی فطرت بُعد ملکوتی ، هویت ذاتی و توحیدی انسان را تشکیل می دهد، که در آیات و روایات اسلامی از آن به عنوان دین حنیف، اسلام، معرفت خدا و توحید یاد می کنند و به تعبیر حکیم شاه آبادی، انسان مفطور به فطرت الهیّه است که از لوازم وجود مُدرک او می باشد و حقیقتش، علم و عشق به کمال مطلق، یعنی خداوند سبحان است. فطرت انسان بر اساس آیه فطرت و تفسیر آیت الله شاه آبادی، دارای ویژگی هایی همچون همگانی، همه گاهی، غیراکتسابی(جبری و ناخودآگاه)، ثابت، غیرقابل تغییر و تبدیل و معصومیت ازخطا و اشتباه است. بر این اساس فطرت، نقش و جایگاه هدف نهایی از رشد و کمال واقعی انسان را ایفا می کند. لذا برای او دارای ارزش و مطلوبیت ذاتی و مطلق است و اگر انسان به کمک تعالیم و آموزه های انبیاء الهی، به صورت خودآگاه و اختیاری توجه خود را به سمت و سوی آن معطوف کند و حجاب های بُعد مادی و حیوانی اش را کنار بزند، منِ توحیدی او شکوفا شده و از هویتی اصیل و الهی برخوردار می گردد، که در واقع همان مقام قرب الهی، بهشت سعادت و حقیقت الکمال او خواهد بود.