هدف : این مطالعه با هدف بررسی نقش میانجی خستگی عاطفی در رابطه بین مدیریت عملکرد با عملکرد معلم انجام گردید.
روش شناسی پژوهش : این پژوهش از نظر هدف کاربردی، روش تحقیق آن، توصیفی و از نوع همبستگی می باشد و جامعه ی آماری این پژوهش را معلمان مدارس شهرستان بوانات تشکیل می دهند که تعداد آن ها 400نفر می باشد. جهت انتخاب حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران نمونه 200 نفری به شیوه تصادفی طبقه ای متناسب با حجم انتخاب گردید. جهت اندازه گیری خستگی عاطفی، عملکرد معلم و مدیریت عملکرد از پرسشنامه استاندارد ون ونبیرگ و همکاران (2020) استفاده گردید. اعتبار از نوع همسانی درونی پرسشنامه به وسیله ضریب آلفای کرونباخ و پایایی مرکب و روایی آن توسط روایی سازه و حتوایی مورد بررسی و تأیید قرار گرفت. با استفاده از تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری فرضیه های تحقیق مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها : نتایج تحقیق بیانگر آن بود که مدیریت عملکرد تأثیر مثبت و معناداری بر عملکرد معلم و تأثیرمنفی و معناداری بر خستگی عاطفی دارد. همچنین نتایج نشان داد که خستگی عاطفی نقش میانجی در رابطه بین مدیریت عملکرد با عملکرد معلم را ایفا می کند. بنابراین وقتی معلمان از نظر عاطفی به مدرسه و آموزش و پرورش متعهد باشند، تلاش بیشتری می کنند و در نتیجه عملکرد بهتری دارند.