آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۶

چکیده

هدف: هدف این پژوهش بررسی اثربخشی روش تدریس تلقین زدایی مبتنی بر دو نیمکره مغز بر نگرش و اضطراب ریاضی دانش آموزان دختر متوسطه اول بود. روش: پژوهش از نوع آزمایشی با طرح مطالعات تک موردی بود. از میان دختران پایه هشتم شهر مشهد، دو آزمودنی با روش هدفمند جهت شرکت در پژوهش انتخاب شدند. این دو آزمودنی به ترتیب 4 و 7 جلسه آموزش سنتی را دریافت و بعد از هر جلسه آزمون های نگرش و اضطراب ریاضی را تکمیل کردند. با استفاده از این داده ها،  خط پایه برای هر دانش آموز تعیین شد. پس از مشخص شدن خط پایه هر دانش آموز؛ تنفس ریتمیک همراه با آموزش ریاضی به آزمودنی ها ارائه و از موسیقی و تن آرامی نیز بهره گیری شد. آزمودنی ها به ترتیب 6 و 3 جلسه با استفاده از این شیوه آموزش دیدند. در پایان هر جلسه از آزمونی ها خواسته شد به ابزارهای پژوهش پاسخ بدهند. همچنین برای پیگیری اثرات مداخله، آزمودنی حدود یک ماه پس از اتمام آموزش مجدداً به مقیاس های نگرش ریاضی و اضطراب پاسخ دادند. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که روش آموزش تلقین زدایی مبتنی بر دو نیمکره مغز در افزایش نمرات نگرش به ریاضی (با شاخص های دلتای 68/48 و 11/3 به ترتیب برای دو آزمودنی) و کاهش نمرات اضطراب ریاضی (با شاخص های دلتای 18/2 و 2 به ترتیب برای دو آزمودنی) موثر بوده است. به طور کلی، نتایج این پژوهش بیانگر تأثیر مثبت تدریس تلقین زدایی مبتنی بر دو نیمکره مغز بر نگرش به ریاضی و کاهش اضطراب ریاضی است.

The Effectiveness of Desuggestopedia Teaching Method based on Two Hemispheres of the Brain on High School Students’ Mathematical Attitude and Anxiety (a Single Subject Study)

Purpose : The aim of this study was to investigate the effectiveness of desuggestopedia teaching method based on two hemispheres of the brain on the mathematical attitude and anxiety of first high school students (a single subject study). Method : The present study was an experimental study with a single subject design. From the population of eighth grade female students in Mashhad, two students were selected using purposive sampling method. These two subjects, respectively, received 4 and 7 sessions of traditional teaching and completed the mathematical attitude and anxiety scales after each session of education. The data were then used to determine the baselines for each subject. After determining the baselines of each student, rhythmic breathing along with math training was presented to the subjects and music and relaxation were also used. The two subjects were trained in this way for 6 and 3 sessions, respectively. At the end of each session, the subjects were asked to complete the study measures. Moreover, in order to follow up the effects of the intervention, about one month after the completion of training, the subject answered again the scales of mathematical attitude and anxiety. Findings : According to the results, the desuggestopedia teaching method based on two hemispheres of the brain was effective in increasing the scores of attitude towards mathematics (with delta indices equal to 48/68 and 3/11, respectively for two subjects) and decreasing the scores of mathematical anxiety (with delta indices equal to 2/18 and 2, respectively for two subjects).In general, the results showed a positive effect of desuggestopedia teaching method on a positive attitude towards mathematics and reducing mathematical anxiety.

تبلیغات