آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۵

چکیده

بخش وسیعی از روایات احکام، در پاسخ به پرسش هایی است که راویان یا حاضران از معصومین( پرسیده اند. این واقعیت به جهت کارکردی که در استنباط حکم شرعی دارد همواره مورد توجه فقها و اصولیان بوده است؛ اما مسئله ناهمگونی پاسخ معصوم با پرسش پرسشگر، هیچ گاه مورد بحث قرار نگرفته است. پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی می کوشد تا به اتکای مراجعه به کتب روایی، فقهی و اصولی و گردآوری اسناد کتابخانه ای، نخست، گونه های ناهمگونی پاسخ معصوم و پرسش پرسشگر را مورد نقد و بررسی قرار دهد و در ادامه به علل رخداد این ناهمگونی اشاره کند. ناهمگونی در توسعه و تضییق حکم، تکلیفی و وضعی بودن حکم و ظاهری و واقعی بودن آن، نمونه هایی از ناهمگونی پرسش و پاسخ است. تعلیم قواعد عمومی، اعتماد به اجتهاد و استنباط پرسشگر، اشاره به علت حکم، اشاره به معیار و ملاک حکم، عدم قابلیت پرسش، دانش معصوم به هدف پرسشگر، عدم قابلیت پرسشگر و تقیه از جمله علل صدور پاسخ ناهمگون با پرسش می باشد.

بحث فی مختلف أنواع عدم تجانس جواب المعصوم بسؤال السائل

ورد جزء کبیر من روایات الأحکام فی الجواب عن الأسئلة التی طرحها الرواة أو الحاضرون عن المعصومین(. هذه الحقیقة لما لها دور فی استنباط الأحکام الشرعیّة کانت محل اهتمام الفقهاء و الأصولیین؛ مع ذلک مسئلة عدم التجانس بین جواب المعصوم و سؤال السائل لم یتمّ التطرّق إلیها قطّ. اتّخذ هذا البحث المنهج الوصفی-التحلیلی و اعتمد علی مراجعة الکتب الروائیّة و الفقهیّة و الأصولیّة و جمع الوثائق المکتبیّة. و حاول هذا البحث أولاً التحقیق فی مختلف أنواع عدم التجانس بین جواب المعصوم و سؤال السائل ثمّ أشار إلی أسباب ظاهرة عدم التجانس بین الإجابات و الأسئلة. إنّ الاختلاف بین جواب المعصوم و سؤال السائل توسّعاً و تضییقاً، تکلیفیاً و وضعیاً، ظاهریاً و واقعیاً، أمثلة علی ظاهرة عدم التجانس. و یمکن ذکر عدّة من علل إصدار الإجابات غیر المتناجسة بالأسئلة مثل: تعلیم القواعد العامّة، الاعتماد علی اجتهاد و استنباط السائل، الإشارة إلی علّة الحکم، الإشارة إلی معیار الحکم و مناطه، عدم صلاحیّة السؤال أو السائل، معرفة المعصوم بغرض السائل و التقیّة.

تبلیغات