ﻣﻨﻈﻮر از آﻣﺎﯾﺶ ﺳﺮزﻣﯿﻦ، رﺳﯿﺪن ﺑﻪ ﻣﻄﻠﻮبﺗﺮﯾﻦ ﺗﻮزﯾﻊ ﻣﻤﮑﻦ ﺟﻤﻌﯿﺖ، ﺗﻮﺳﻂ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺷﮑﻞ ﺗﻮزﯾﻊ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖﻫﺎی اﻗﺘﺼﺎدی و اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ در ﭘﻬﻨﻪ ﺳﺮزﻣﯿﻦ اﺳﺖ. امری که در برنامه های توسعه اﯾﺮان ﺗﺎﮐﻨﻮن ﺑﻪ ﻃﻮر ﺟﺪی ﺑﻪ آن ﭘﺮداﺧﺘﻪ ﻧﺸﺪه و ﯾﺎ ﻻاﻗﻞ ﻧﻤﻮدﻫﺎی ﺧﻮد را ﻧﺸﺎن ﻧﺪاده اﺳﺖ و در اﯾﻦ ﻣﺠﺎل ﺑﻪ آﻣﺎﯾﺶ ﺳﺮزﻣﯿﻦ ﺑﻪ ﻣﺜﺎﺑﻪ ﯾﮏ ﺿﺮورت ﭘﺮداﺧﺘﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ. هدف تحقیق حاضر، بررسی علل و عوامل موانع تحقق طرح های آمایش در استان آذربایجان شرقی می باشد. تحقیق حاضر از نظر هدف، از نوع کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی و جهت گردآوری داده ها و اطلاعات از مطالعات اسنادی و میدانی استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش شامل 197 نفر از نخبگان علمی (اساتید دانشگاهی و دانشجویان دکتری، کارشناسی ارشد رشته های برنامه ریزی شهری، روستایی، برنامه ریزی منطقه ای و شهرسازی)، کارشناسان و متخصصان مدیریت شهری در استان آذربایجان شرقی است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش های کمی مانند؛ معادلات ساختاری در نرم افزار PLS، رگرسیون و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج نشان داد، عامل اداری و مدیریتی، اقتصادی، سیاسی و امنیتی و سازمان فضایی دارای مقادیر «متوسط» و عامل «برنامه های توسعه»، دارای مقادیر «قوی» برای تعیین قدرت پیش بینی مدل در مورد متغیرهای پنهان درون زا در زمینه های طرح های آمایش سرزمین در استان آذربایجان شرقی هستند. بنابراین، با توجه به بالا بودن مقادیر تمام مقادیر گفته می شود که شاخص «برنامه های توسعه» دارای بیشترین تأثیر در عدم تحقق طرح آمایش سرزمین در سطح استان آذربایجان شرقی دارد. همچنین، با توجه به آزمون تحلیل مسیر، بیشترین اثر کلی در زمینه اجرای طرح آمایش سرزمین مربوط به شرایط اجتماعی- فرهنگی با میزان اثر کلی (305/0) و شاخص نهادی با میزان اثر کلی 206/0 می باشد. همچنین، کمترین اثر کلی مربوط به شاخص مدیریتی و قانونی با میزان 054/0 می باشد.