نقشِ خاندان های ابراهیمی (شیخیه)، وکیلی و نیروهای اجتماعی- مذهبی در تحولات کرمان (نمونه موردی: قیام دوم شال بافان 1322-23ق/1904-1905م) (مقاله علمی وزارت علوم)
در چارچوبِ سنخ هایِ محدودِ تحولات اجتماعی کرمان در آستانه جنبش مشروطه خواهی، رقابت خاندان های ابراهیمی (شیخیه)، وکیلی و سایر گروه های اجتماعیِ تلاشی را بر سر احراز و یا تقویت پایگاه های اجتماعی اقتصادی و بویژه، استحصالِ مَناصب متنوعِ دستگاه حکومتی در این ایالت کرمان بوجود آورد؛ که تضاد و تعارض بین آن ها ساحتِ سیاست این خطه را پررنگ تر نمود. در نتیجه، طبیعی بود که حکام و وابستگان به این طبقات، عموماً در پیِ بهره برداری از وضعیت متفرق و متلاطم موجود بوده و این روند به تحولات از پیش موجود متزلزل سیاسی شتاب فزاینده ای ببخشد. با توجه به اهمیت مسائل یاد شده، مسئله پژوهش حاضر عبارت است از اینکه: «زمینه ها و شالوده های اساسی قیام دوم شال بافان ذیلِ نقشِ خاندان ها و سایر گروه های مردمی تاثیرگذار چگونه بوده است؟ پرسش مذکور ما را به این فرضیه رهنمون می سازد که: با توجه به زمینه های تاریخی و اقتصادی موجود در ایالت کرمان و سایر ایالت ها، نارضایتی «طبقه شال باف» در کشمکش بین گروه های صاحب قدرت و نفوذ شتاب بیشتری گرفته و از دیگر سو، این واقعه به عنوانِ یک مناقشه اجتماعی، جامعه را در بسیاری از مسائل، تحتِ تاثیر قرار داد تا آنجاکه عناصر وابسته به قدرت، مسیر جریان های اجتماعی و حوادث را در راستای منافع دودمانی و فردی خود قرار دادند. تحقیق حاضر، از تبیین هایی روایی و عِلی سود جسته و داده ها نیز بر پایه منابع اولیه معتبر و منابع مطالعاتی محدود و موجود مرتبط جمع آوری شده است.