جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی از مهم ترین بازیگران منطقه خلیج فارس و غرب آسیا بوده که پس از انقلاب اسلامی روابط پر فراز و نشیبی را تجربه کرده اند. در حالی که قبل از انقلاب اسلامی علی رغم رقابت های پیدا و پنهان، اهداف و منافع موازی را دنبال نموده و نوعی همگرایی و ثبات نسبی بر روابط آنها حاکم بود. اما با وقوع انقلاب اسلامی، ساخت های اجتماعی و هویتی متضادی بین ایران و عربستان برساخته شد که به تبع این ساخت های متعارض، واقعیتهای ناسازگار و معکوس بر روابط آنها سایه انداخته و تقابل و تضاد بر مناسبات دو کشور حاکم شده است. از این رو، الگوی روابط منازعه آمیز میان دو کشور شکل گرفته به گونه ای که روابط مسالمت آمیز در مناسبات آنها امری زودگذر و وقوع بحران و باز رخداد بحران به امری ماندگار و بنیادین تبدیل شده است.این پژوهش با روش تحلیلی-توصیفی به بررسی دلایل و زمینه های عودشدن بحران در روابط دو کشور پرداخته و داده های پژوهش نشان می دهد که باز رخداد بحران، در مناسبات آنها، تابعی از ژرف ساخت های اجتماعی متضاد(مانند اسلام سیاسی در مقابل اسلام وهابی) و عناصر ناساز هویتی (همانند انقلابی گری و ایران گرایی تاریخی در برابر محافظه کاری و عرب گرایی سعودی) و کنشهای کلامی مخاصمه آمیز نخبگان سیاست و دیانت دو کشور بوده است.