کشف و شهود یکی از اصول مکتب رمانتیسم است که براساس آن هنرمند رمانتیک در عوالم درونی خود، سفر می کند، آنچه می بیند را بازگو می کند. سیر درونی در عرفان نیز در کشف و شهود آمده است و یکی از مؤلفه های عرفانی است که می توان آن را با مکتب رمانتیسم مقایسه کرد. در این مقاله شعر سهراب سپهری در ارتباط با شاخصه رمانتیکی کشف و شهود عرفانی وی بررسی شده است. سپهری برجسته ترین شاعر عارف مسلک معاصر است که در صدد ایجاد یک جامعه آرمانی با روحیه ای رمانتیک وار به کشف و شهود پرداخته است. بررسی اشعارش نشان می دهد، سپهری در توصیفاتش از اصول رمانتیسم بهره برده و اندیشه عارفانه او با افکار رمانتیکش آمیخته شده است، وی با تخیل رمانتیکی با تأکید بر «منِ شاعرانه» متکی بر رمانتیسم فردی به دنبال کشف و شهودی عرفانی است؛ در این مکاشفه با دیدگاهی متفاوت از دیگر شاعران، نگاهی مثبت و عاشقانه به تمام جهان دارد و تلاش می کند انسان گرفتار جهان مادی را به آرمانشهر ببرد، در تشابه وی با مکتب رمانتیسم توجه به طبیعت گرایی، عشق، تنهایی، نفی عقل، سفر و آرمانشهر شاخص ترین مؤلفه های رمانتیکی در توصیف های شهودی وی است اما در مقایسه با این مکتب، وی نگرش منفی رمانتیک ها را ندارد. از شاخصه های منفی رمانتیک ها مانند بیان درد و اندوه، توصیف صحنه های دلخراش، نگاه بدبینانه به جهان، در شعر او نشانی نیست.