آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۴

چکیده

پژوهش حاضر به نقد و بررسی دیدگاه معاصر استعاره در برابر طبقه بندی جدید آن می پردازد. نظریه ی معاصر استعاره که توسط لیکاف و جانسون(1980)، به طور نظام مند مطرح شد مطالعه ی استعاره را به استعاره ی مفهومی که هسته ی اصلی زبان شناسی شناختی است، تبدیل کرد که فرایندهای تفکر و تجربه ی انسان را در بر می گیرد. اخیراً به دلیل عدم دسته بندی اسم نگاشت ها در برخی موارد، طبقه بندی جدیدی توسط افراشی و حسامی(1392)، مطرح گردید که بر اساس آن، طبقه های ساختاری و هستی شناختی در سه طبقه ی جدید عینی به ذهنی با زیر طبقات آن، ذهنی به ذهنی و عینی به عینی معرفی گردید. هدف از پژوهش حاضر، نقد و بررسی دو دیدگاه استعاره ی مفهومی و بیان وجوه اشتراک و افتراق آن ها با ذکر شواهدی از افغانی و ایشی گورو است. روش پژوهش تحلیلی-توصیفی است. یافته های تحقیق نشان داد با وجود این که کاربست طبقه بندی لیکاف و جانسون، بنیان بسیاری از پژوهش های امروزی است، در مواردی پاسخگوی کافی در طبقه بندی استعاره ها نیست. از این رو کارایی طبقه بندی جدید در این پژوهش با ذکر شواهدی از افغانی و ایشی گورو مورد تأیید است.

تبلیغات