آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۸

چکیده

کشورها برای گزینش متحدین یا دوستان خود در گوشه و کنار جهان، حق انتخاب دارند؛ اما درمورد همسایگان خود از چنین حقی برخوردار نیستند؛ چراکه جغرافیا این امر را برای آن ها از قبل محتوم کرده است. ظهور مرزهای جغرافیایی و سیاسی و مفهومی بین کشورهای همسایه که به همسایگی آن ها رسمیت بخشیده، بستری برای همکارهای گسترده فرامرزی بین همسایگان فراهم کرده است. کشورها برای مدیریت روابط مختلف سیاسی، امنیتی، اقتصادی و فرهنگی خود با همسایگان، چهارچوب هایی تدوین می کنند که به «سیاست همسایگی» معروف است. الگوهای مختلفی از سیاست همسایگی را می توان در جهان شناسایی کرد و با توجه به شباهت ها و تفاوت های آن ها، از آن در طراحی و پیشبرد سیاست همسایگی ایران بهره جست. یکی از این الگوها، سیاست همسایگی اروپاست. البته این الگو از جهاتی با الگوهای متعارف سیاست همسایگی تفاوت هایی دارد. در سیاست همسایگی اروپا روابط بین یک کشور با همسایگان مطرح نیست، بلکه روابط یک اتحادیه سیاسی اقتصادیِ متشکل از 27 کشوری که سعی کرده اند از طریق یکجا کردنِ حاکمیت و اختیارات در حوزه های مختلف به سیاست های مشترکی رسیده و در پرتو آن، روابط با همسایگان خود را سازمان دهی کنند، مطرح است. اتحادیه اروپا از طریق سیاست همسایگی اروپا، به عنوان سیاست مشترکی بین کشورهای عضو، سعی کرده تا در چهارچوب مبانی و اهداف این اتحادیه، از طریق سازوکارهای تعیین شده، روابط این اتحادیه با کشورهایی را که با آن مرز جغرافیاییِ بلافاصله دارد، تنظیم کند. ازآنجاکه سیاست های همسایگی در جهان به طور کامل از یکدیگر متفاوت نیست و اشتراکاتی می توان بین آن ها پیدا کرد، مطالعه سیاست همسایگی اروپا برای طراحی و اجرای یک سیاست همسایگی کارآمد، برای ایران می تواند مفید باشد. براین اساس، این مقاله درصدد پاسخ گویی به این پرسش است که از مبانی و اهداف و کارکردهای سیاست همسایگی اروپا چه درس هایی را می توان برای طراحی و اجرای سیاست همسایگی ایران آموخت؟

تبلیغات