این نوشتار به بررسی حکم مشهور فقها به دیه مُغَلَّظه (به معنای یک دیه و ثلث آن) در قتل خطا در ماه های حرام پرداخته و دیدگاه فاضل هندی و برخی پژوهشگران معاصر در این زمینه را به نقد می کشد. دسته دوم، با استناد به ادله ای چون: امضایی و موقتی بودن دیات، خدشه سندی و دلالی روایات، نبود سنت نبوی و روایات متواتر، مدرکی بودن اجماع، تنقیح مناط و نداشتن قصد هتک، اصل برائت و قاعده درأ، حکم مشهور را به نقد کشیده اند. بحث حاضر به بررسی و نقد این ادله پرداخته و اشکالات این قول را بررسی نموده و به این نتیجه می رسد که ادله آن، از استحکام کافی برخوردار نیست. از سوی دیگر، با توجه به اطلاق روایات، تصریح روایاتِ خاص و اجماع، تغلیظ دیه در موارد قتل خطایی در ماه های حرام، امری تعبدی و قابل اثبات و پذیرش است.