قرآن کریم در حوزه های موضوعی گوناگون، مفاهیم نظریِ معیّنی با هدف سامان دهیِ نظامِ رفتاری ارائه می کند. گاهی ایجاد و توسعه ی این مفاهیم نظری، از طریق اصطلاحاتِ خاصّ قرآنی پدید می آید. هنرِ تحقیقاتِ قرآنی کشفِ این مفاهیم و جانماییِ اصطلاحاتِ قرآنی در آن ها است. در این صورت، مفاهیم از صرفِ مفهوم بودن خارج و کارکردِ آن ها در نظامِ رفتاری روشن می شود. این پژوهش با روش اکتشافیِ تحلیل محتوا به واکاویِ کارکرد و کاربستِ اصطلاح قرآنی «أُولُوا بَقِیَّهٍ» با هدفِ کشف و امتدادِ کاربست های قرآنیِ مرتبط با آن می پردازد. یافته های تحقیق نشان می دهد «أُولُوا بَقِیَّهٍ» در الگوی «ایمان پذیریِ اقوام» ذیل حوزه ی موضوعیِ «دعوت به توحید» با کاربستِ «بسترسازیِ ایجاد و دوامِ حاکمیّتِ دین» ایفای نقش می کند. بازآفرینیِ نقشِ این اصطلاح با تحلیلِ معکوسِ الگویِ تقابلیِ «ایمان ناپذیریِ اقوام» امکان پذیر است. در ایمان ناپذیریِ اقوام، فسادِ نظامِ فکری و عقیدتی از طریقِ فسادِ نظامِ رفتاری و به دست گروهِ مرجعِ «ملأ» رخ می دهد. کاربستِ «أُولُوا بَقِیَّهٍ» در الگویِ ایمان پذیری، کاربستِ معکوسِ ملأ در الگویِ ایمان ناپذیری است و «سلامتِ نظامِ رفتاریِ» جامعه به کُنش گریِ آن ها وابسته است. چنین به نظر می رسد که آیه ی اصلی حاوی «أُولُوا بَقِیَّهٍ» (هود: 116)، متناظر و پاسخ سؤال آیه «فَلَوْلَا کاَنَتْ قَرْیَهٌ ءَامَنَتْ فَنَفَعَهَا إِیمَانُهَا إِلَّا قَوْمَ یُونُس»(یونس: 98) می باشد.