آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۲

چکیده

یکی از مسائل بنیادین جوامع مدرن، مسئله «بیگانگی» است. از این رو تحلیل و تبیین این مسئله در مطالعات بسیاری از اندیشمندان، ظهور و بروز دارد. «هانا آرنت» از جمله اندیشمندان سیاسی است که از یکسو، بیگانگی انسان مدرن را در مطالعات خود مورد توجه قرار داده است و از سوی دیگر، مفهوم شهروندی به معنای کلاسیک آن را که در پیوند با عمل است، مورد بازخوانی و تبیین قرار داده است. در این مقاله، پس از تبیین دو مفهوم «ازجهان بیگانگی» و «شهروندی» نزد هانا آرنت، کوشش می شود به این پرسش پاسخ داده شود که آیا می توان تئوری شهروندی آرنت را به عنوان بدیلی برای وضعیت از جهان بیگانگی انسان مدرن در نظر گرفت؟ همچنین این ادعا تبیین می شود که در تقابل با بیگانگی انسان جامعهمدرن، وضعیت انسانی مطلوب آرنت در قالب شاخص های شهروندی قابلیت تحقق دارد.

تبلیغات