ابوریحان بیرونی، دانشمند بی همتای سدکه چهارم و پنجم قمری، به واسطکه زندگی در عصر زرین ایران و نیز هوش و دانش ذاتی خود، در قامت فیلسوفی تجربه گرا و خردمدار ظاهر شده است. به دلیل ظهور رنسانس اسلامی پیش از او، میراث این نوزایی عظیم در او شکلی انسان گرایانه به خود گرفته است. در این جستار، با روش تحلیلی توصیفی و اسنادی، مؤلفه های انسان گرایی در آثار بیرونی کاویده و نشان داده شده است که در عصر زرین تمدن اسلامی، گرایش به تجربه، خرد، حقیقت جویی، تفرد، عدم تعصب، تعادل، و انصاف، رهاورد طبیعی ساختارِ عظیم عصر است که در وجود دانشمندی یگانه به اوج رسیده است.