ابوحامد غزّالی از نوابغ بزرگ ایرانی است که در سدکه پنجم هجری پا به عرصکه وجود گذاشت. سلطکه فکری وی موجب شد که در قرون بعدی پیوسته افکار و آثارش سرلوحکه اندیشکه اندیشمندان قرار گیرد. از این رو بسیاری بر این عقیده اند که وی یک مجدد است. هرچند غزّالی در اعتقادات اشعری و در فقه شافعی بود؛ اما این امر هیچ گاه مانع از حریت و آزاده اندیشی او نشد. غزّالی در زمرکه دانشمندان کم نظیری است که در تمام موضوعاتی که مطالعه داشته و در نهایت آنها را نگاشته، احاطکه درخور وصفی داشته است. وی فقیه، متکلم، فیلسوف، عارف و صوفی بود. تصوّف غزّالی که در عمل منشأ تحول بزرگی در زندگی او شد، در واقع ناشی از تفکر فلسفی وی بود. بدون تردید تأثیر اندیشه های ابوحامد غزّالی بر عرفان و تصوّف، قابل انکار نیست، به طوری که تا عصر کنونی نیز ادامه دارد. وی تصوّف عامیانه را که تنها در قالب سر تراشیدن، مرقّع پوشی، شطح گفتن و مجرّد ذوق بود، تبدیل به اندیشکه بسیار ژرف نمود؛ و با آنکه از دیدگاه او گام آغازین در تصوّف، پیروی از شریعت است؛ اما علوم و معارف متداوله را برای کشف حقایق کافی نمی دانست، بلکه آنها را حجاب حقیقت می دید و برای دست یابی به حقیقت معتقد به نوعی اشراق روحانی است، به گونه ای که ذهن غزّالی را از کلام به تصوّف و از قلمرو برهان به قلمرو مکاشفه نشان می دهد.