پژوهش حاضر بافت عرفانی اشعار شهریار را در رابطه با شیوکه تفکر عرفانی و روش بیان او بررسی می کند. ویژگی های عرفانی شعر او نظیر کاربرد واژگان و مضامین خاص عرفانی، زبان عاطفی و احساساتی وی در تعبیر تجارب عارفانه نشان می دهد که نوع تفکر عرفانی و معرفتی او در ادامکه همان شیوکه شعرای عارف مسلک پیشین ادب فارسی است. از این روی می توان گفت که صدای برخی از اندیشه های عارفانه عطار، مولانا و حافظ در روزگار معاصر از اشعار او به گوش می رسد.با این که شهریار بسیاری از درونمایه های عرفانی شعر خود را از شاعران عارف مسلک پیش از خود اخذ کرده؛ لیکن آنها را با استادی تمام چنان در اشعار خود پرورده است که هیچ رد پا یا نشانی از تقلید در آن نمی توان ملاحظه کرد. ما در این نوشته ابتدا برای این که روشن شود تعالیم و آموخته های دینی، مذهبی و محیط اجتماعی و اوضاع و احوال تاریخی، چه تأثیری بر دیدگاه ها و جهان بینی عرفانی او داشته است، نگاهی اجمالی به زندگی نامکه او خواهیم داشت. سپس ویژگی ها و مختصات فکری و نوع معرفت حاکم بر شعر او را در عصر معاصر که می تواند به نوعی اخلاق و عرفان مثبت را به صورت عملی و کاربردی در جامعه برای نسل جدید ترسیم کند، تشریح خواهیم کرد.