دیدگاه های مختلفی پیرامون حدود مداخلات حکومت و حتی اصل مداخلات آن در حوزه فرهنگ مطرح شده است. مکاتب مختلف، با توجه به تعریفی که از فرهنگ دارند (از محدود کردن فرهنگ به هنر در یک سر طیف تا کلان یا همه جاحاضر در نظرگرفتن فرهنگ در سر دیگر طیف) و همچنین با توجه به تعریفی که از حکومت دارند (از نگاه حداقلی به حکومت در یک طرف طیف تا نگاه حداکثری به حکومت در طرف دیگر طیف)، موضع خاصی در این خصوص اتخاذ کرده اند. این پژوهش، تلاشی است برای رسیدن به پاسخ این سوال که مداخلات حکومت دینی در حوزه فرهنگ چه حدودی دارد؟ در این پژوهش، برای بررسی مفاهیم، پیشینه بحث و مطالعات نظری، از روش اسنادی استفاده شده است. سپس از طریق روش توصیفی-تحلیلی، حدود مداخلات حکومت دینی در سه سطح نظارت، حمایت و تصدی گری در حوزه های 1-اقتصاد فرهنگ، 2-اجرای امور فرهنگی و 3-حقوق فرهنگ (سیاست گذاری، قانون گذاری و مقررات گذاری فرهنگ)، تبیین شده است. در شرایط عادی، در حوزه اقتصاد فرهنگ، فقط نظارت تایید می شود و در حوزه اجرای امور فرهنگی، فقط تصدی گری تایید نمی شود، البته در شرایط غیرعادی (عدم تحقق مصالح عمومی)، یافته ها متفاوت است که در جمع بندی مقاله ذکر شده است. در حوزه حقوق فرهنگ، سطح نظارت و حمایت تایید می شود، سطح تصدی گری در سیاست گذاری کلان و قانون گذاری، باید با لحاظ شیب اجتماعی انجام شود و در سیاست گذاری خرد و مقررات گذاری، با مشارکت سایر ذینفعان انجام شود.