اهداف: مطالعه ی حاضر به منظور کشف فرایند تصمیم گیری زوجین در خصوص تأخیر فرزندآوری و همچنین درک و شناخت زمینه-های اجتماعی دخیل در تصمیم گیری آن ها انجام گرفته است. روش مطالعه: در این پژوهش که در سال 1399 در شهر مشهد انجام گرفت، نمونه ها (8 زوج مشهدی که از زندگی مشترکشان چند سالی گذشته بود و تمایل به فرزندآوری نداشتند) به صورت گلوله برفی انتخاب گردیدند و داده ها از طریق تکنیک مصاحبه ی روایی (فردی و زوجی) و با استفاده از روش کیفی تحلیل روایت گردآوری شدند. یافته ها: از تجزیه و تحلیل مضمونی داده ها پنج مضمون اصلی پدیدار شد که دامنه ی آن ها بدین قرار بود: کودک گران قیمت، شبکه اجتماعی منصرف کننده، شبکه اجتماعی خنثی، با همان تنها و ترجیحات رفاه طلبی. یافته های حاصل از تحلیل ساختاری روایت نشان داد که زوجین در فرایند زندگی خود با بحران ها، مسائل، نگرانی ها و تمایلاتی روبرو شده اند و در مواجهه با آن ها به بررسی و ارزیابی فرزندآوری پرداخته و تصمیم گرفته اند آن را به تعویق بیاندازند. برای زوجین، داشتن فرزند در آن موقعیت (دوره از زندگی) منجر به عدم رسیدن به اهدافشان می گردد و بر مشکلاتشان می افزاید. نتیجه گیری: وضعیت اقتصادی زوجین، شبکه اجتماعی، چگونگی رابطه با یکدیگر و اهداف و انگیزه های شخصی آن ها، در فرایند تصمیم گیری در خصوص تأخیر فرزندآوری، نقش قابل ملاحظه ای در هر دوره از زندگی داشته است.