در حرکت اندیشه به اثر (آفرینش) و بالعکس از اثر به اندیشه (شناخت)، چرخه ای ایجاد می شود که تمدن ظهور می کند. در طول تاریخ ایران، اندیشه دینی – اسطوره ای به عنوان اندیشه کل با راهبری سایر اندیشه ها یعنی اندیشه فلسفی، عرفانی و سیاسی، خلق صورت های یک تمدن را سبب می شده است. پژوهش حاضر سعی بر این دارد با تکیه بر رویکرد تحلیلی- توصیفی دوره ساسانیان، روح زمان دوره را بر اساس کنش بین اندیشه های مذکور مشخص نماید و نقش هر اندیشه را در صورت دهی به معماری نظم گرا و قطب محور مورد تبیین قرار دهد به طوری که روح زمان در جامعه ساسانی را احیاء تفکر ایران شهری و صورت تاریخی آن را بازگشت به هویت ایرانی بیان کرده و آنچه که بیش از هر چیز از اهمیت بالایی در این دوره برخوردار است تقدم اندیشه بر اثر است که منجر به خلق نوآوری معماری گشته است.