آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۸

چکیده

حجیت نسبی، دیدگاهی کم و بیش نوپدید است که می کوشد دیدگاه حجیت مطلق روایات تفسیری را به دیدگاه عدم حجیت این دسته از روایات نزدیک سازد؛ گفتنی است در میان طرفداران هر دو دیدگاه صاحبنظران وزینی به چشم می خورند از جمله خویی، معرفت و فاضل لنکرانی برای دیدگاه حجیت مطلق و افرادی مانند طوسی، نائینی و طباطبایی برای دیدگاه دیگر. حجیت نسبی که در چهارچوب منطق فازی قابل توضیح است، ارزش گذاری میزان حجیت روایات تفسیری را به حجت (ارزش گذاری یک) و غیرحجت (ارزش گذاری صفر) محدود نمی کند بلکه پیوستاری از ارزش گذاری را در نظر می گیرد به نحوی که روایت می تواند در گستره ای بین صفر و یک از حجیتی نسبی برخوردار باشد. به این ترتیب حجم زیادی از روایات تفسیری نه کاملاً کنار گذاشته و نه کاملاً پذیرفته می شوند بلکه «تاحدی» مورد بهره برداری قرار می گیرند. از این رو، این مقاله با روش توصیفی تحلیلی به تبیین دیدگاه قائلان به حجیت نسبی از جمله محمدی ری شهری، مسعودی و مصباح یزدی می پردازد و با تشریح کاربرد منطق فازی بر زیربنای دیدگاه حجیت نسبی متمرکز می شود. به این ترتیب، مشاهده خواهد شد که دو دیدگاه به ظاهر کاملاً متقابل را می توان در قالب یک دیدگاه سوم جمع کرد.

تبلیغات