مشابه بسیاری از کشورهای دیگر، ایران نیز طی سالهای اخیر شاهد رشد بیکاری جوانان بوده است. هدف این مقاله، فهم جامعه شناختی علل بیکاری جوانان بیکار شهر کرمانشاه به شیوه ی کیفی و بارویکرد نظریه زمینه ای است. مشارکت کنندگان 19 نفر از جوانان بیکار کرمانشاهی هستند که به روش نمونه گیری هدفمند و نظری انتخاب شده اند. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه عمیق است. تحلیل داده ها با کمک روش نظریه ی زمینه ای استراوس و کوربین انجام گرفته است که شامل کدگذاری باز، محوری و گزینشی می باشد. نتایج حاکی از این است که عوامل بیکاری جوانان شامل 104 مفهوم، 33 زیر مقوله، 11 مقوله ی اصلی و یک مقوله ی هسته با عنوان، دوگانه ی بیکاری ساختاری و اشتغال پذیری پایین است که در این مطالعه در قالب مدل پارادایمی ارائه شد. نتایج نشان داد جوانان جویای کار به دلیل شرایط علّی از جمله ضعف نهادی-مدیریتی، عدم نظام مندی جهت ایجاد شغل، جنسیت زدگی؛ شرایط زمینه ای از قبیل محدودیت های خانوادگی ، کیفیت پایین سرمایه انسانی و شرایط مداخله گری همچون ارزش گذاری نادرست شغلی و دافعه ی روستایی، با دوگانه ی بیکاری ساختاری و اشتغال پذیری پایین مواجه هستند. در چنین وضعیتی افراد با دو راهبرد کنشی متناقض چون انفعال و ناکارآمدی و میل به تغییر و پیشرفت به کنار آمدن و یا مقابله با مسئله ی بیکاری خود اقدام می کنند. ضرورت هم افزایی و حمایت همه جانبه نهادهای مرتبط و مسئول در راستای بهبود فضای کسب و کار و افزایش فرصت های شغلی جوانان در کرمانشاه توصیه ی جدی این مقاله است.