انقلاب مشروطه ایران که انقلابی برای برپایی قانون و برابری عموم بود، از جمله رویدادهایی است که می توان به ناگفته های آن در تأثیری که بر نوع نگاه به عامه مردم داشت، از دل خاطرات خودنوشته طبقه مسلط و متوسط جامعه دوره مشروطه پی برد. نگاه عوامانه و ارزشیِ پایین به مردم از سوی خاطره نگاران که فارغ از هرنوع فشار سیاسی، به ثبت رویدادهای این دوره پرداخته اند، گویای آن است که علی رغم ورود ایران به دوره جدیدی از نظام حاکمیت، تغییری در نظام فکری مردم و جایگاه آنان در اندیشه خاطره نویسان طبقه مسلط و متوسط ایجاد نشد و عامه مردم در این دوره، جایگاه ارزشی پایینی داشتند؛ به ویژه در خاطره نگاری های به جای مانده از طبقه مسلط، داوری های ارزشی شدت بیشتری دارد و عامه مردم همسطح حیوانات و حشرات دانسته شده اند. اگرچه نگاه ارزشی پایین به عامه مردم پیش از نظام مشروطه نیز وجود داشت و از مهم ترین شرایط تبیین علۤی نگاه ارزشی عوامانه به مردم بر اساس روش داده بنیاد، فقدان دانش و آگاهی سیاسی مردم، فقر اقتصادی و نداشتن تحصیلات و گرایش به خرافات و باورهای غلط بود، با استقرار نظام مشروطیت عامل اصلی نگاه عوامانه و دسته بندی جامعه ایران به دو گروه ملتِ بیدار در برابر ملتِ خفته، نداشتنِ درک صحیح از مفاهیم مشروطیت و تزلزل در همراهی با نظام مشروطه بود و همه مفاهیم و مقوله ها به نوعی به آن اشاره دارند. دستاوردهای این پژوهش نشان می دهد که داوری های ارزشی پایین درباره مردم و مقایسه آنان با حیوانات با ناکامی نظام مشروطیت شدت گرفته است و تنها در زمان جنگ جهانی اول است که نگاه نقادانه جای خود را به نگاه دلسوزانه و تقویت حس ملی گرایی و به تصویرکشیدن فقر اقتصادی مردم می دهد؛ اما با روی کارآمدن رضاخان باز هم شاهد جهت گیری های تند برخی منابع درباره مردم و در ردیف قراردادن آنان با حیوانات هستیم.