آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۶

چکیده

هدف: هدف این پژوهش بررسی رابطه رهبری تحول آفرین با خلاقیت با میانجی گری یادگیری سازمانی بود. روش شناسی: این پژوهش توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه پژوهش تمامی معلمان مدارس متوسطه شهر کرمانشاه به تعداد 5900 نفر و نمونه آماری تعداد 360 نفر بودند که با روش نمونه گیری تصادفی ساده و بر مبنای جدول کرجسی و مورگان انتخاب شدند. ابزار پژوهش سه پرسشنامه استاندارد رهبری تحول آفرین باس و آولیو (2000)، یادگیری سازمانی نیفه (2001) و خلاقیت مقیمی (1388) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تکنیک های آماری و نرم افزارهای آماری SPSS وLISREL   استفاده شد. در تحلیل توصیفی داده ها از جداول توزیع فراوانی، شاخص های مرکزی (نما، میانه و میانگین)، شاخص های پراکندگی(انحراف معیار و واریانس) استفاده شد. در آزمون فرضیات پژوهش از تکنیک های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر تائیدی استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که رهبری تحول آفرین دارای اثر مثبت (2532/0) و معنادار بر خلاقیت در سطح 05/0 می باشد. یادگیری سازمانی دارای اثر مثبت (08/0) و معنادار  بر خلاقیت در سطح 05/0 می باشد. رهبری تحول آفرین به واسطه یادگیری سازمانی (0432/0) و مقدار تی (12/2) دارای اثر مثبت و معنادار بر خلاقیت در سطح 05/0 می باشد. بحث و نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، بکارگیری سبک رهبری تحول آفرین در سازمان، یادگیری سازمانی و خلاقیت کارکنان را افزایش می دهد.

تبلیغات