چکیده

کوه د ر گذشته برای بشر د ارای کارکرد ها و معانی بسیار بود ه و عنصر طبیعی مقد س به شمار محسوب می رفته است. این مسئله د ر ایران هم صاد ق بود ه و به د لیل جغرافیای خاصش و قرارگیری د ر مد ار رأس السرطان، اگر کوه وجود ند اشت ایران فقط یک صحرای بزرگ می بود . لذا کوه د ر ایران منبع آب و آباد انی و برای مرد م د ارای اهمیت ویژه ای بود ه است. به علاوه کوه برای ایرانیان، د ارای کارکرد های بسیار د یگری بود ه که سبب شد ه تا این عنصر طبیعی برای ایرانیان د ارای معانی ذهنی بسیار باشد . اما به مرور زمان و با ورود تکنولوژی برآمد ه از مد رنیته، نیاز مرد م ایران به کوه کاهش یافته و سبب شد ه تا معانی آن د ر ذهن مرد م کمرنگ شود . چنانکه د ر زمان حاضر صرفاً یک محیط زیست تلقی می شود . از سویی گرد شگری یک حضور و تجربه د ر محیط است و شناخت محیط، تأثیر بسیاری د ر اد راک و تجربه حضور خواهد د اشت. هرچه شناخت از محیط بیشتر باشد ، اد راک کامل تر و تجربه بهتری پد ید خواهد آمد . لذا د رخصوص گرد شگری کوه با این همه کارکرد و معنا برای ایرانیان، شناختی کل نگر نیاز است. کوه برای ایرانیان یک عنصر فرهنگی بود ه و شناخت ابعاد فرهنگی آن د ر اد راک و تجربه گرد شگران بسیار موثر خواهد بود . به علاوه شناخت ابعاد فرهنگی کوه به احساس تعلق به آن محیط کمک خواهد کرد تا گرد شگران د ر حفظ طبیعت با د قت بیشتری عمل کنند . د ر د هه های اخیر د یسیپلین جد ید ی با عنوان رویکرد منظرین د رمواجه با طبیعت پد ید آمد ه که براساس آن، طبیعت یک منظره یا یک محیط زیست صرف نیست و د ارای ابعاد معنایی هم است. این رویکرد همان رابطه ایرانیان با طبیعت است که طبیعت را مقد س و مورد احترام و د ارای معانی متعد د می پند اشتند . لذا با چارچوب مفهومی رویکرد منظرین و با روش پژوهش توصیفی- تحلیلی، یافته های پژوهش را با تأکید بر مطالعات کوه های البرز مورد بررسی قرار د اد ه ایم.

تبلیغات