بازگشت به مبدأ مهاجرتی و یا ماندن در مقصد، دو گزینهای است که از آغاز مهاجرت در ذهن مهاجرین نقش می بندد. هدف مقاله حاضر بررسی جاذبه های روستایی و دافعه های شهری مرتبط با انگیزه مهاجرت بازگشتی و شناخت اهمیت هر یک از آنها در شکل گیری انگیزه مهاجرت بازگشتی است. روش تحقیق به صورت آمیخته است و ابزار گردآوری داده ها مصاحبه و پرسشنامه می باشد. جامعه آماری پژوهش، افراد 20 تا 65 ساله شهر سقز و ساکن در سه محله بهارستان بالا، بهارستان پایین و تازه آباد هستند. یافته های بخش کیفی، در جهت شناخت عمیق تر از بستر مورد مطالعه و تدوین پرسشنامه به کار رفت. در بخش کمّی مطالعه، متغیرهای سطح تحصیلات، شبکه روابط شهری، شبکه روابط روستایی، تعلق بومی، و خدمات و امکانات روستایی رابطه مثبتی با انگیزه بازگشت نشان دادند. اما متغیرهای سن و تعداد فرزندان رابطه معنیداری با انگیزه بازگشت نشان ندادند. درنهایت در تحلیل رگرسیون چندگانه مشخص شد که انگیزه بازگشت، بیشتر بازتابی از جاذبه روستایی است تا دافعه شهری و ویژگی های زمینه ایِ مهاجران.