توسعه آموزش عالی در دو دهه اخیر، با تمرکز بر مقاطع ارشد و دکتری رشته های علوم انسانی در جمهوری اسلامی ایران، موضوع این پژوهش است. در این راستا دو محور پیوست فرهنگی در دستور کار این پژوهش قرار دارد: «احصاء پیامدهای فرهنگی مرتبط با این سیاست» و «توصیه های سیاستی برای رفع پیامدهای منفی و تقویت پیامدهای مثبت احتمالی». علاوه بر این ، پژوهش ما «انگیزه های سیاست گذاران» از این توسعه را نیز بررسی می کند. برای چهارچوب مفهومی، سیزده شاخص توسعه آموزش عالی علوم انسانی، بر طبق نظریه «الگوی چهاروجهی توسعه علوم انسانی» بازخوانی و بازسازی شده است. مرحله جمع آوری داده با دو روش «مصاحبه با نخبگان و اساتید» و «اسنادی مبتنی بر منابع کتابخانه ای» انجام گرفت. در نهایت، داده های بدست آمده ، با رهیافت «داده بنیاد» در سه مرحله، تحلیل و طبقه بندی شد. پیامدها در چهار سطح طبقه بندی می شود: «سطح سازمانی و سیاست گذارانه»، «سطح جامعه علمی»، «سطح فرهنگ عمومی» و «سطح خانواده و فرد». توصیه های سیاستی نیز در چهار سطح «فعالیت های تربیتی، پژوهشی و آموزشی درون دانشگاهی»، «ارتباط دانشگاه و جامعه»، «فرهنگ عمومی» و «خانواده» به دست آمد. در سطح دیگری از تحلیل، پیامدها از سه جنبه واکاوی شده اند: 1. پیامدهای مطلوب در برابر پیامدهای نامطلوب 2. پیامدهای مستقیم در برابر پیامدهای غیرمستقیم 3. پیامدهای قابل انتظار و برنامه ریزی شده در برابر پیامدهای غیرمنتظره. پیامدها از حیث مستقیم/غیرمستقیم نیز به سه طبقه تقسیم شده اند: متغیر مستقل، متغیر مداخله گر و متغیر وابسته.