بیان مسأله: مخمصه تولید فضاهای تهی با تلاش نیروهای فرادست برای قبضه فضا شدت بیشتری یافته و پاسخ بدین مسئله، نیازمند راهکاری خلاقانه است. محدوده پژوهش (پیاده راه شهر رشت) ازجمله فضاهای شهری در کشور است که از دیرباز تاکنون، شاهد فرآیندهای تولید و بازتولید آمرانه فضا بوده است. در مقابل، پاسخ خلاقانه در شیوه های مصرف فضا از سوی مردم یافت می شود. هدف: هدف این پژوهش یافتن چگونگی بهره گیری از ضرباهنگ کاوی برای ساماندهی بهتر مصرف فضا است تا با کاوش ضرباهنگ های زندگی روزانه در فضای شهری، به تعدیل نگاه تخصص گرایی کمک و همچنین، مقاومت خلاقانه مردم در مصرف فضا و اعمال نظم خودخواسته و متناسب با زندگی روزانه بهتر درک شود. روش:با رجوع به شاکله مفهومی جدل سه سویه، برای بررسی تأثیر سه مؤلفه اقلیم-فرهنگ-قدرت انتظام بخش بر ضرباهنگ های فضای دریافته-پنداشته-زیسته، از روش پیش رونده-پس رونده و شامل دو راستا، یعنی پیچیدگی عمودی فضا و افقی فضا، بهره گرفته شد. برای مطالعه پیچیدگی عمودی، به تاریخ فضای شهر رشت مراجعه و از روش مطالعات اسنادی و تحلیل آن ها به صورت سند گزینی، تحلیل اسناد و مداقه استفاده شد. در مطالعه پیچیدگی افقی، به ضرباهنگ های مختلف محدوده موردپژوهش در بازه زمانی معین پرداخته و تلاش شد تا فعالیت های گروه های مختلف مصرف کنندگان فضا از طریق پژوهش میدانی (مشاهده با روش ساده و غیرمداخله گر) و روش توصیفی مطالعه شود. سپس، با استفاده از رویکرد ترکیبی و طرح همسوسازی، نتایج حاصل از مطالعه هر سطح، در تفسیری کلی ادغام گردید. یافته ها: یافته های ضرباهنگ کاوی در پیاده راه شهر رشت نشان داد که حضور همزمان و هماهنگ چندین ضرباهنگ، حاصل هماهنگی آیین های قدرت با چرخه های اقلیمی و فرهنگی در فضای موردپژوهش است که موجب شده تا این فضای عمومی یا همان فضای بازنمایی، به رغم طراحی آمرانه خود، فضایی برای سازش و ائتلاف باشد که به شکلی خودانگیخته، به نمایش زمان مردم و ضرباهنگ های حضور آنان اختصاص یافته است. نتیجه گیری: اقلیم و فرهنگ نقش مهمی در تولید ضرباهنگ های ماندگار در فضا دارند. از این رو، به رغم تلاش قدرت برای یکدست سازی فضا، همچنان، ضرباهنگ های پرشوری در فضای موردمطالعه جریان دارد.