بیان مسأله: از زمان ورود مفهوم خودسازماندهی از حوزه ی سیستم های پیچیده به حوزه ی مطالعات شهری، این موضوع مورد توجه پژوهشگران بسیاری قرار گرفته است و محققین مختلف با رویکرد های متفاوتی به آن نگریسته اند، اما فقدان پژوهشی که تمام ابعاد، ویژگی ها و مؤلفه های این مفهوم را مورد بررسی قرار داده و درک جامعی از خودسازماندهی شهری را ارائه نماید، احساس می گردد. هدف: هدف از این پژوهش، شناسایی ابعاد و مؤلفه های مفهوم خودسازماندهی شهری و تلاش برای دستیابی به درک جامعی از آن می باشد. نتایج این پژوهش می تواند ابعاد مختلف مفهوم خودسازماندهی شهری را جهت بهره گیری در توسعه ی شهرها و محلات کشور روشن سازد. روش: برای رسیدن به هدف مذکور در تحقیق حاضر از روش فراترکیب استفاده شده است. در گام اول از میان 62 مقاله ی اولیه ی یافته شده، تعداد 29 مقاله به صورت اصولی و با استفاده از روش کسپ غربال شده اند. در گام بعدی مقالات نهایی با محوریت سؤال پژوهش، در نرم افزار MAXQDA کدگذاری شده و یافته های کیفی مورد تحلیل و ترکیب قرار گرفت. یافته ها: در این پژوهش، طی فرآیند استخراج اطلاعات تعداد 108 کد شناسایی شد و سپس با توجه به میزان شباهت مفاهیم، در قالب پنج مقوله ی "زمینه ها و عوامل مؤثر"، "نظریات پشتیبان" ، "ویژگی ها"، "دامنه ی کاربرد" و "مقیاس"، دسته بندی شده و تلاش گردید که هر کدام از مقولات مذکور به تفکیک نوع دیدگاه تشریح گردد. نتیجه گیری: در پژوهش پیش رو، برای نخستین بار ابعاد و مؤلفه های خودسازماندهی شهری به تفصیل مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد، اگرچه مطابق با نظریات موجود، ماهیت فرآیندهای خودسازماندهی شهری بر پایه ی تعاملات محلی و به دور از دخالت نیروهای خارجی مانند دولت قرار دارد، اما جهت مطالعه این فرآیندها و بهره گیری از آنها در فرآیندهای برنامه ریزی، توجه به نقش عوامل محیطی و خارجی نیز ضروری به نظر می رسد.