تخیلِ هنری شاعر مهم ترین عامل شکل دهنده به شعر اوست، اما مکان و زمان بر گفتمان وی تأثیر چشمگیری دارد. در پیوند با این موضوع، شعر غنایی فارسی به ویژه غزل، حاصل حساسیت و عاطفه شاعر در روزگاری پُر تلاطم است. چنین روزگاری دو واکنش را از سوی شاعر در برداشته؛ فروخزیدن به جهان درون یا برون رفت از مکان واقعی و جستجوی زمان مکانی عاری از آشوب. در این میان دو شاعر از دو دوره و سبک ادبی فارسی یعنی «سبک عراقی» و «هندی» که به سبب تحولات عمیق فرهنگی دینی، سیاسی و اجتماعی، بخش قابل توجهی از عمر خود را در سفر و مهاجرت سپری نمودند، موجد نگرش های متفاوتی به جایگاه و ویژگی های معشوق در غزل گردیدند که پیش از آن بی سابقه بوده است. در این پژوهش کوشش شده به روش توصیفی تحلیلی، غزل های عاشقانه سعدی و یکی از پیروان او (طالب آملی) بررسی شود تا تحولات ایجاد شده بوسیله این دو شاعر متأثر از سفر و یا مهاجرت بر اجزای غزل نقد گردد. حاصل کار نشان می دهد ریشه های اصلی تفکر دو شاعر، متأثر از زمینه و زمانه مهاجرت یا سفر به غرب و شرق (عراق و شبه قاره)، خودآگاه منجر به تغییر زاویه دید شاعر در پرداخت مضمون عشق، منش وکنش معشوق و عاشق و توصیف ظاهر ایشان شده و مفاهیم و گفتمان جدیدی را در حوزه شعر غنایی فارسی رقم زده است.