چکیده

با سقوط حکومت طالبان در سال 2001م (1380 ش)، حضور این گروه در عرصه قدرت افغانستان کمرنگ گردید ولی طالبان با گذشت زمان، ضمن تقویت مواضع خود، به عنوان نیرومندترین بازیگر اپوزیسیون در این کشور ظهور کرد و به دنبال ایفای نقش مؤثر در آینده افغانستان است. سؤال اصلی مقاله حاضر این است که چشم انداز جایگاه طالبان در عرصه حکمرانی آینده افغانستان چیست؟ بر این اساس، هدف اصلی مقاله، ارائه چشم انداز و تحلیل سناریوهای مربوط به جایگاه طالبان در عرصه حکمرانی آینده افغانستان است. چارچوب نظری مقاله، نظریه عصبیت ابن خلدون است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. فرضیه اصلی این است که قدرت طالبان در افغانستان و به خصوص نفوذ و مشروعیت این گروه پس از امضای توافق صلح با آمریکا و فضای حاکم بر مذاکرات بین الافغانی افزایش یافته است. یافته ها نشان می دهد نمی توان جایگاه طالبان را در آینده افغانستان نادیده گرفت. به نظر می رسد طالبان در کوتاه مدت و در جریان مذاکرات بین الافغانی، بحث مشارکت در قدرت را پیگیری خواهد کرد؛ اما در بلند مدت، قصد تصاحب کامل قدرت در افغانستان را خواهد داشت؛ موضوعی که نتیجه آن، مقاومت سایر گروه ها و ادامه نا امنی ها در این کشور خواهد بود.

تبلیغات