آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۲

چکیده

یکی از مسائلی که برخی اندیشمندان در تفسیر آیات قرآن کریم مورد بررسی قرار داده اند، تأویل است. به دلیل کاربرد متعدد واژه تأویل در این کتاب مقدس، بابی در این مورد در آثار اندیشمندان مسلمان گشوده شد که اشتراکات و افتراقاتی به چشم می خورد. یکى از اندیشمندان اسلامی که با ترجمه و شرح آثار ارسطو تأثیر فراوانى در مغرب زمین گذاشته ابن رشد است. وی که به قلم فرسایی در پاسخ به غزالی مشهور است توانست خردورزی در متون مقدس را از راه های گوناگون مانند عقل و نصوص دینی مطرح نموده و یکی از نمونه های آن را تأویلات دینی معرفی می کند. در همان منطقه و مدتی اندک پس از ابن رشد، ابن عربی که اندیشه هایی بس عمیق و بنیادین در عرفان مطرح می کند نیز به تأویلات دینی توجه می کند. این نوشتار با روش توصیفی-تحلیلی در صدد است اندیشه های ابن رشد و ابن عربی درباره بایسته های اهل تأویل را مورد بررسی قرار دهد. یافته های بحث عبارت از اشتراک دیدگاه ابن رشد و ابن عربی درباره توجه به باطن برخی متون دینی که به واسطه اهل تأویل شکل می گیرد. اختلافاتی که در روش عقلی و شهودی آنان در تأویل وجود دارد. ابن رشد به فیلسوف به عنوان اهل تأویل اشاره دارد و ابن عربی به عارف به عنوان مصداقی جامع برای تأویل نمودن توجه می کند.

تبلیغات