چکیده

در فقه امامیه کمتر به بررسی ساختارهای فقهی توجه شده است. برخی از اندیشمندان، تعدادی از ساختارهای فقهی را بررسی کرده اند؛ اما این بررسی ها دچار سه چالش اند: انتخاب گزینشی ساختار، بررسی اجمالی و گذرا و فقر در تحلیل. ضرورت و هدف از این تحقیق دو چیز است: اول دستیابی به ویژگی های ساختارها، دوم بازخوانی ساختارهای پیشنهادی فقهی و نقد آنها تا مزایا و کاستی های ساختارهای مذکور مشخص شوند و با مقایسه ساختارهای پیشین راه برای ارائه ساختارهای جامع و متناسب با نیازهای روز باز شود. نظریه ای که این مقاله در پی اثبات آن است، این است که بیشتر فقیهان متقدم، فقه را براساس مسائل آن ساختاربندی کرده اند و ساختاری درون علمی ارائه کرده اند، برخلاف فقیهان متأخر که بیشتر ساختار برون علمی و ناظر به حقوق برای علم فقه پیشنهاد کرده اند. این مقاله ساختارهای پیشنهادی متقدمان را بررسی و ارزیابی می کند. ویژگی این ساختارها استقلال از علم حقوق است. براساس استقرا، پنج ساختار پیشنهادی پیش از شهید صدر عبارت اند از: ساختار ابن براج در المهذب، شهید اول در القواعد و الفوائد، سیوری در نضدالقواعد، فیض کاشانی در وافی و نخبه و عاملی در مفتاح الکرامه.

تبلیغات