این پژوهش با دو رویکرد متن محور و زمینه محور که از الگوهای هرمنوتیک اند درصدد به چالش کشیدن قرائت مشهوری است که آیات آغازین سوره توبه را مجوز جهاد ابتدایی با همه مشرکان به جهت شرک ایشان می داند. در رویکرد متن محور نشان می دهد که امر به قتال به سبب رفتارهای خصومت آمیز و جنگ افروزانه مشرکان عهدشکن است؛ در این آیات، مشرکان به دو گروه عهدشکن و پایبند به عهد تقسیم شده اند. آیاتی که جنبه ایجاد رعب در بین مشرکان دارد، صرفاً به تهدید کسانی می پردازد که بارها بر عهدشکنی خود پافشاری کرده اند. بنابراین امر به قتال در این آیات صرفاً واکنشی بوده است به دست اندازی ها و جنگ افروزی های عملی گروهی از مشرکان، بدون اینکه عقیده باطل آن ها کوچک ترین مدخلیتی در جواز جنگ داشته باشد. آیات این سوره نه تنها جهاد ابتدایی را تجویز نمی کند، بلکه نشان می دهند چه میزان از رفتارهای خصومت آمیز گروه مقابل باید وجود داشته باشد تا مسلمانان مجاز به مقابله نظامی شوند. در رویکرد زمینه محور نیز فحص دقیق زمینه ها و بسترهای تاریخی نشان می دهند که به موجب این آیات هیچ مشرکی کشته نشده است و حتی بعد از ابلاغ این آیات، همچنان قبایلی مشرک بوده اند. این آیات باعث شکستن آخرین مقاومت های پایگاه های اصلی مشرکین شده است.