شهری شدن فقر پدیده ای است که شهرهای معاصر را به سمت نابرابری سوق داده است. در این میان شاخص های اجتماعی، اقتصادی و کالبدی بر شکل گیری گستره های فقر شهری تأثیر می گذارند. بر همین اساس هدف مقاله حاضر ارزیابی شاخص های مختلف فقر در میان شهروندان شهر شهریار و تأثیر آن بر دسترسی به خدمات شهری و قطبش اجتماعی است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی است که داده های آن با استفاده از پرسش نامه و داده های ثانویه طرح های توسعه شهری گردآوری شده است. جامعه آماری شامل ساکنان شهر شهریار است که با استفاده از فرمول کوکران و روش تصادفی، تعداد 322 نفر می باشد. برای تحلیل داده ها از واریانس رگرسیون، آزمون اسپیرمن و شاخص نزدیک ترین همسایه استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که از بین شاخص های کالبدی، میزان مالکیت مسکن، تراکم جمعیت، نفر در اتاق؛ نسبت واحد مسکونی فاقد گاز، برق، آب آشامیدنی، توالت و حمام؛ تعداد خانوار در واحد مسکونی، تعداد نفر در واحد مسکونی و نوع اسکلت بنا، عمر بنا، مساحت واحد مسکونی از ضریب تأثیر مثبتی درسطح معنا داری بیش از 95% برخوردار هستند. از میان شاخص های اقتصادی-اجتماعی نیز میزان درآمد خانوار، میزان بار تکفل، نسبت اجاره نشینی، نرخ بیکاری، دسترسی به کامپیوتر، نرخ مالکیت اتومبیل، بعد خانوار، میزان سالخوردگی، تعداد معلولان، نرخ باروری، میزان مرگ و میر کودکان، نرخ بی سوادی، نرخ تحصیلات عالی ضریب تأثیر مثبتی درسطح معنی داری بیش از 95% را نشان می دهند. نمره Z حاصل از میانگین نزدیکترین همسایه برای دسترسی به خدمات اضطراری ، مراکز اداری، تأسیسات شهری و مراکز آموزشی به ترتیب برابر با 76/4-، 5/6، 83/4 و 3/7- است. از این رو توزیع توزیع فضایی این خدمات در سطح شهر شهریار خوشه ای می باشد. نتایج بیانگر تجمع فقر در کانون های سوم (شهریار) و چهارم(امیریه یا بردآباد) شهر شهریار است که بافت های فرسوده و سکونتگاه های غیررسمی بخش های بزرگی از این پهنه ها را تشکیل داده است.