آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۰

چکیده

چشم اندازهای فرهنگی، در حکم آینه ها و کتاب هایی اند که با دیدن و مطالعه آنها، می توان به اطلاعات گرانبهایی در زمینه های اجتماعی، تاریخی، جغرافیایی، زبان شناسی، سیاسی، فرهنگی، معماری و هنری حاکم بر روزگار تألیفشان دست یافت. سئوال اساسی این نوشته آن است که خاقانی، بعنوان یک شاعر، در تفسیر «ایوان مدائن» - بعنوان باشکوه ترین و بزرگ ترین چشم انداز فرهنگی بازمانده از عصر ساسانیان- تا چه اندازه ای، مؤفّق عمل کرده است؟ این مطالعه به روش اسنادی- تحلیلی و به شیوه کتاب خانه ای انجام پذیرفته است. یافته های این پژوهش، نشان می دهد خاقانی با باز نگری در این «آینه عبرت»، و بیان جنبه های قابل رؤیت و غیر قابل رؤیت این چشم-انداز فرهنگی، اطلاعات با ارزش زیادی را برای مخاطبان شعرش بازگو کرده است. این مطالعه، می تواند خاقانی را در مَقام یک جغرافیدان فرهنگی، ایوان مدائن را در ردیف یک چشم انداز فرهنگی و قصیده ایوان مدائن را در حکم یک سند با اهمیّت تاریخی در بحث چشم انداز فرهنگی و ادبیّات را بعنوان یک همتای احساسی برای دانش عینی جغرافیا، مطرح کند.

تبلیغات