آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۶

چکیده

تحویل علمی یکی از مسائل مهم فلسفه علم است که به دیگر مسائل آن، از جمله به واقع گرایی علمی مربوط می شود. در این مقاله با اتخاذ موضعی مشخص درباره «مفهوم تحویل» و «رویکرد به تحویل» که آن را رویکرد «ساختاری-پیشینی در زمان مشخص» نامیده ایم، به بررسی برقراری روابط حدی و روابط ساختاری میان دو نظریه می پردازیم. همچنین با فرض واقع گرایی ساختاریِ وجودی، بیان صریح جنبه معناشنا ختی مسئله تحویل و فرض برقراری جنبه معرفت شنا ختی آن، به دو اشکال که به رویکرد  ساختارگرایانه وارد شده است، پاسخ می دهیم؛ این دو اشکال، یکی اشکال ناشی از قضیه شفنر است و دیگری، اشکال هستی شناختی نامیده شده است. همچنین نشان می دهیم هیچ یک از اشکالات به رویکرد ساختاری-پیشینی در زمان مشخص وارد نیست. همین طور استدلال می کنیم که ادعای قضیه شفنر به رویکرد ساختارگرایانه، به معنای عام هم وارد نیست، و اشکال هستی شناختی هم تنها به بهای هزینه گزاف فرض های متا فیزیکی نه چندان مقبول وارد می شود؛ یعنی تنها بر اساس فرض های متا فیزیکی ای چون جوهر، این بودن، ویژگی ذاتی، خودبودگی یا چیزهایی شبیه به این ها، که بر اساس آن ها بتوان بین امور تمایز برقرار کرد، می توان اشکال را وارد دانست؛ فرض هایی که هزینه قبول آن ها بیش از قبول رویکرد ساختارگرایانه است.

متن

تبلیغات