آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۶

چکیده

جنبش تجددخواهی ایران با ناکامی مشروطیت، به حکومت مقتدر شبه مدرنِ رضاشاهی رضایت داد. ریشه تفکر شهرسازی در عصر رضاشاه بر بنیاد اندیشه مدرن غربی و بی توجهی به فرهنگ و سُنَن پایدار شهر ایرانی استوار بود. رضاشاه در نقش «فاوست» توسعه گر، با مقایسه اوضاع نابسامانِ ایران و ممالک پیشرفته با نهادسازی های مقلدانه قدم در راه مدرنیزاسیون گذاشت. درحقیقت آنچه رضایت پادشاه را فراهم کرد توسعه روبنایی شهرها در ایجاد فضاهایی چون خیابان، میادین، مراکز آموزشی، بهداشتی و صنعتی بود. بارزترین ویژگی شهرسازی دوره رضاشاه، دخالت مستقیم دولت در نحوه تغییر و توسعه نظام کالبدی شهری بود. این امر ناشی از ساختِ قدرت مقتدر در نظام سیاسی حکومت پهلوی بود. قانون بلدیه مصوب 1309ش در مقایسه با قانون پیشین که در مجلس اول مشروطه تصویب شده بود ازنظر مشارکت مردم در اداره شهر، قانونی ضعیف به شمار می آید. طرح های نوسازی شهری با بخشنامه های وزارت داخله و متأثر از نحوه نوسازی تهران به اجرا درآمد. برنامه های نوسازی شهری با مفاهیمی چون خیابان های صلیبی، الگوی قرن نوزدهم اروپا، منطقه بندی و فرسوده انگاری بافت کهن درهم آمیخته شد. مدعای اصلی پژوهش بر تغییرات کالبدی تبریز استوار است که بر اساس آن، خیابان های جانبی مهران رود (میدان چائی)، تربیت، پهلوی، فردوسی، شاه بختی، خاقانی و همچنین باغ گلستان، ساختمان شهرداری، توسعه شاه گولی، میدان ها (فلکه)، هتل و سینما احداث شدند. این مقاله با تکیه بر منابع دست اول، نشریات و اسناد تاریخی و به روش توصیفی تبیینی، بنیادِ فکری برنامه شهرسازی ایرانِ عصرِ رضاشاه و تحولات فیزیکی شهر تبریز را بررسی و تحلیل می کند.

تبلیغات