سید مرتضی از عالمان به نام امامیه در قرن پنجم در زمره دانشمندانی است که جنبه ی عقلانیت در آثار آنان بسیار قوی بوده و همین قوت عقلانیت، نقش بسزایی در مخالفت جدی وی با خرافات داشته که آن هم ریشه در جهل و نادانی بشر دارد. باورهایی از قبیل اعتقاد به فال بد یا طیره و نیز شوم بودن برخی موجودات. عقلانیت نزد سید مرتضی تا بدان حد از اهمیت است که وی افرادی که از سر تقلید و بدون تعقل معتقد به حق بوده و مبانی اعتقادی خویش را بدون تدبر و تأمل پذیرفته اند را، چنانچه این شاکله ی ذهنی به تضییع حقایق اسلامی منجر شود، کافر و فاسق می داند و بر همین اساس سخن آنان را فاقد حجیت لازم دانسته و اخبار و روایات آنان را نیز مردود اعلام می کند. سید مرتضی درآثار خود بر اساس همین عقلانیت به شدت به نفی چنین باورهای خرافی پرداخته و حتی روایات سازگار با این باورها را یا مردود دانسته و یا در صدد تأویل و توجیه آن برمی آیدو در عین حال در قلمرو دینی خارج از عقلانیت حتی با وجود غرابت ذهنی برخی از روایات، ملتزم به تعبد در برابر آن است.