هدفِ این مطالعه کشفِ فهم و درکِ مهاجرین روستایی ساکن شهر اراک از نابرابری است. برای این منظور از نظریه مبنایی به عنوان روش پژوهش کیفی استفاده کرده ایم. داده های پژوهش با استفاده از مصاحبه و مشاهده مستقیم جمع آوری شده اند. جمعیت مورد مطالعه شامل مهاجرین روستایی ساکن شهر اراک است که طی 50 سال اخیر (1345-1395) به این شهر مهاجرت کرده اند، و نمونه ها نیز شامل 22 نفر از گروه های سنی و شغلی مختلف بوده اند. از تشریح یافته ها 50 مفهوم اولیه و 15 مقوله استخراج شد؛ مقوله مرکزی که درک نابرابری را ایجاد می کند، نابرخورداری است. شرایط علّی مؤثر در درک نابرخورداری عبارتند از: پایگاه اقتصادی-اجتماعی، ناهمگنی منزلتی، کیفیت سبک زندگی، نحوه درک برخورداری، و مقایسه، که به وسیله شرایط مداخله گری چون: نمایش رسانه ای، ویژگی شبکه روابط، و کیفیت سطح زندگی، تعدیل و تشدید می شوند. طبق یافته ها، مهاجرین استراتژی های مدارا، تظاهر دروغین به برخورداری، و دریافت کمک از سازمان های حمایتی را اتخاذ می کنند، که پیامدهایی چون افزایش نارضایتی از زندگی و احساس تمایز اجتماعی را در پی دارد و می تواند منجر به بی اعتمادی و کاهش همبستگی اجتماعی شود.