آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۳

چکیده

طرح گابریل Gabriel(1938‘ 1938 الف) نشان می دهد که ریگ لوت (1) ‘ توده ماسه ای بزرگ شرقی «توده ماسه ای درهم ومغشوش و غیر قابل عبوری » بوده است. با وجود این همین محقق در سال 1952 (یادداشت 68 صفحه 309) نظریاتی درمورد اقدام به یک عبور احتمالی را رائه می دهد. با توجه به آمد وشد عملی کاروانهای شتر با مسافات طولانی ومدتهای زیاد ‘ 22 یا 27 روز بدون آب در صحرا (2) من از سالها قبل به بازدید تپه های ماسه ای لوت می اندیشیم و این موضوع را با دکتر گابریل که پهنای تپه های ماسه ای رافقط 70 کیلومتر بر آورد کرده بود. درمیان نهادم‘ هر چند که این تپه های ماسه ای سخت باشند. با توجه به شرایط بیابانی نمی بایست مانع عبوری ساخته باشند. تنها‘ یافتن فرصت شناسایی این مسئله باقی بود.هنگامی که «یادداشت هایم را درمورد برنامه شناسایی علمی بیابان لوت جنوبی ایران» از 20 اکتبر 1964 مینوشتم ومی بایست با پیشنهاد R.C.R به مرکز ملی تحقیقات علمی مورد استفاده قرار گیرد‘ لزوم نفوذ به داخل توده های ماسه ای را ذکر کرده بودم. به کمک R.C.P شماره 14 که زیر نظر شناسایی با کاروان شتر در سرزمینی سخت ‘ اگر فاصله هم کوتاه باشد بداهتا امکان نخواهد داشت. به همین دلیل نسبت به همکارم آقای پروفسور احمد مستوفی حق شناسی فراوانی مدیونم که ترتیب سازمان دادن کاروان را «شتر» ساربان ‘ساز وبرگ ‘ آذوقه و غیره... به عهد گرفته وخود او نیز در این سفراکتشافی شرکت نمود. دستورالعملهای متعددی می توانست درنظر گرفته شود. بااعتقاد و تجارب فراوانی که در مسافرتهای سخت و طولانی بیابانهای داشتم‘ دستورالعمل سبکی را توصیه نمودم که دارای گشتی پرتحرک و سریع درمورد احتیاجات گوناگون بوده‘ شامل چند انسان (4 نفر) و تعدادمحدودی شتر (6 نفر) که از نظر آب و آذوقه دارای خوب مختاری فراوانی باشند. ولی دستورالعمل سنگین تری می بایست. زیرا کاروان شامل 16 انسان و 15 شتر بود. وعلاوه بر آن چادر ‘ رادیو بیسیم یک اسکوریت مسلح همراه داشته وهر روز در تپه های ماسه ای از یک منبع آب ‘ مصنوعی که وسیله هلیکوپتر تدارک دیده می شد. استفاده می کردیم‘ این ترتیب جدید و نامتداول برای بیابان گردان‘ عبور را نسبتا آسان نمود. ساعت پیاده روی درماسه ها برای شرکت کنندگان کاهش نیافت. اما به خوبی آگاه بودیم که پناه یک چادر و فراوانی غذا ‘ سختی عبور پیاده از توده بزرگ وخشن ماسه ای را به طور قابل ملاحظه ای کاهش می داد. باید اضافه کرد که برای من مشکل دومی به مشکلات بالا اضافه می شد. و آن تهیه نمونه های متعددی از زیا (Faune) و گیای (Flore) آبی در حواشی لوت مرکزی بود

تبلیغات