در سراسرنیم قرن گذشته، تقاضای مداوم وروبه رشدی ازگسترش رویکردهای یکپارچه ترجهت برنامه ریزی بعنوان روشی برای مقابله با مشکلات شدیداً پیچیده وحادشهری وجودداشته است.باآگاهی ازاین نیاز،این مقاله باارائه توجیهی برای چنین رویکردبرنامه ریزی،جنبه های مشکل آفرین فعالیت های برنامه ریزی حال حاضر را مورد بحث قرار می دهد و بر دروس کلیدی و موارد مشابه آنها از تجربیات گذشته در مورده ایده درک برنامه ریزی، عقلانیت دربرنامه ریزی ونقش قدرت وسیاست دربرنامه ریزی و اجرای برنامه رامورد تأکیدقرار می دهد.بابخاطر داشتن بحث ها ومناظرهای اخیردرمورد نظریه برنامه ریزی، این مقاله علاوه برآن دستورکاری رابرای ساخت یک رویکرد ترکیبی جدیددربرنامه ریزی ارائه می کند،مسائل عمده ای که نظریه پردازان برنامه ریزی احتیاج دارندتابه آن ها از نظر یکپارچه سازی عملکردی بپردازند را مورد بحث قرارمی دهد،به مقوله فرآیندهای تصمیم گیری در برنامه ریزی، و چالش های سیاسی و سازمانی برای چنین رویکردهای برنامه ریزی یکپارچه نیز می پردازد.مجموعه ای از برنامه های پیشنهادی را برای درمان این چالش ها ارائه می کند.مدل برنامه ریزی پایدار تطبیقی پیشنهاد شده است و به تفصیل بعنوان یک چهارچوب هنجاری فراگیر مؤثر برای توسعه یک رویکرد یکپارچه برنامه ریزی مشخص شده است که سازماندهی رابرای این زمینه فراهم می آوردومتخصصان رابرای درک نقششان بعنوان تصمیم گیرندگان اثرگذارراهنمایی می کند.سهم مهم این مقاله تکیه اش برمفهوم رایج پایداری به تنهایی نیست بلکه رویکرد منحصرودشوارش ازاین خواهد بودکه چگونه باید بعنوان روشی برای حرکت به سمت جلوبا برنامه ریزی وسیاست گذاری مورد استفاده قرارگیردتادرنهایت یک شهرسازی بهترراارتقاء دهد.