پی یر بوردیو جامعه شناس فرانسوی معتقد است، سلیقه ها، قضاوت ها و استعدادهای افراد اموری اجتماعی هستند که در نتیجه فرایند اجتماعی شدن شخص در طول زندگی کسب می شوند. او سلیقه هنرمند را مخلوق ذوق حاکم بر جامعه، یعنی سلیقه طبقه دارای سرمایه های فرهنگی، اجتماعی و نمادین می داند. این مقاله با هدف بررسی مقایسه ای نشانه های تغییر خواهی در آثار کمال الملک و ژاک لویی داوید، براساس نظرات بوردیو نگارش شده است. هر یک از این دو نقاش در نقاط عطف تاریخ کشور خود به خلق اثر پرداخته اند. در این پژوهش تلاش شده است با روش توصیفی – تحلیلی و تاریخی علاوه بر یافتن علت گزینش سبک مخصوص هر یک از این دو نقاش، چرایی وجود یا عدم وجود نشانه های تغییر خواهی در آثار داوید و کمال الملک با استفاده از نظرات بوردیو تبیین شود . یافته های پژوهش نشان می دهد، انتخاب سبک های طبیعت گرا و نئوکلاسیک توسط این دو هنرمند تحت تاثیر نظام آموزشی، سرمایه های فرهنگی و موضع این دو در ارتباط با میدان قدرت صورت گرفته است. در ارتباط با نشانه های تغییر خواهی نیز، با توجه به قرار گرفتن کمال الملک در دسته هنرمندان مستقل میدان تولید نقاشی، نمی توان نشانی از تغییر خواهی را در آثار او دید؛ در حالی که در آثار داوید، به دلیل قرار گیری وی در موضع وابسته به مخالفین طبقه حاکم، نشان تغییر خواهی را می توان مشاهده کرد.