پژوهش حاضر بر آن است تا تأثیر تبشیر را بر انگاره های ساخته شده اسلام شناسان انگلیسی زبان، از پیامبر اسلام در قرن نوزدهم و ابتدای قرن بیستم بررسی کند. این پژوهش سعی دارد به این سؤال پاسخ دهد که پدیده تبشیر چه تأثیری بر انگاره های تولیدشده از پیامبر اسلام در قرن نوزدهم و ابتدای قرن بیستم داشته است. واقعیت این است که هژمونی استعمار و پدیده تبشیر در قرن نوزدهم و ابتدای قرن بیستم، ارتباط تنگاتنگی با هم دارند، هم چنین تبشیر در پی ایجاد فضای اندیشگانی مناسب برای پذیرش استعمار بوده است. در همین زمان، کشورهای اسلامی نیز هدفی برای استعمار به حساب می آمدند. در نتیجه، تبشیر در کنار استعمار، مظاهر تمدنی این ملت ها، ازجمله اسلام را به چالش کشاند و ایشان را از دلبستگی به تمدن خود دور کرد و آماده پذیرش سلطه غرب کرد. پس این فرضیه مطرح است که «نویسندگان میسیونر با دیدگاه های جانبدارانه کوشیده اند پیامبر اسلام را دروغین معرفی کنند» و بدین ترتیب شالوده تمدن اسلامی را سست کرده و مسلمانان را پذیرای تمدن غرب با تمام مظاهر آن کنند.